امروز فهمیدم از  راه رفتن خیلی خوشم میاد و در واقع یعنی اون متن در مورد لذت کوه و اینا چرت بود و از راه رفتن خوشم میاد. یه هدفون میزارم تو گوشم و یه حس خیلی خفنی پیدا میکنم حس ازادی  و این چور چیزا (که البته خیلی هم اسکل به نظر میام وقتی کلمو ت میدم  و دستامو باز میکنم و راه میرم و چون خودم اینو میدونم یعنی اینکه اسکل به نظر میام به هیچ جام نیست :!: البته جلو کسایی که نمیشناسم دیگه ) 

 

 

بعد هم یه چیزه جالبی فهمیدم اونم اینه که فک کنم کله زندگی برام به اون صورت جدی نیست یعنی امروز یه لحظه ای بود با دست یه جا رو گرفته بودم و کافی بود دستم ول شه یا بگیره بعد به خودم اومدم و دیدم قطعا یا میمردم یا به فنا میرفتم 

البته همون موقع بود که پشمام ریخت (که البته به روم نیوردم ) 

 

ina ro 1 sal dir tar mizaram ke jaleb bashe baram :)) 

va alan masgharam mikonan 


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها